با یکی از کارگران کارخانه مهیار سنگ شکن
قلعه حسن خان تهران
کامران پایدار: سلام و خسته نباشید و تشکر از همراهیتان. در این گفتگو، قبل از هر چیز مایلم بحثمان را در باره خود کارخانه مهیار سنگ شکن شروع کنیم. کارخانه در کجا واقع است، چند نفر کارگر در این مرکز صنعتی مشغول به کارند، تولیدات کارخانه چیست؟
کارگر مهیار سنگ شکن: کارخانه مهیار سنگ شکن در شهر قدس (قلعه حسن خان واقع است) دفتر مرکزی شرکت در ابتدای خیابان آزادی است و بیش از 60 نفر کارگر در اینجا مشغول به کارند. خط تولید کارخانه هم در زمینه تولید و صدور انواع ماشین آلات و ابزار و وسایل حفاری معدن از قبیل سرند، واگن و خط نقاله و... میباشد .
کامران پایدار: مگر تولیدات این مرکز غیر مصرف داخلی ایران به جای دیگری هم صادر میشود؟
کارگر مهیار سنگ شکن: بله، بخش بیشتری از تولیدات غیر از فروش در بازار داخلی در بازار برخی از کشورهای منطقه از قبیل عراق، پاکستان، اوکرائین، بلاروس و... بازار پر فروش و پر رونقی دارد. عباسی مالک و مدیر کارخانه با بهره برداری از این بازار گرم سودهای میلیاردی به جیب میزند .
کامران پایدار: کارگران چی؟ وضع و شرایط کاری کارگران چگونه است. آیا رسمی هستند؟ آیا قراردادی یا پیمانکاری هستند؟
کارگر مهیار سنگ شکن: با پوز خندی! ببخشید اگر کارگر رسمی یا قراردادی رو دیدی سلام ما 60 نفر کارگر را که در اینجا عین بردگان عهد عتیق کار میکنیم برسان! در واقع ما بردگان مدرن هستیم، عجب خیال باطلی، کار رسمی و قرار دادی کجا بود در اینجا؟ همه ما کار میکنیم در تحت امر جناب عباسی، قانون کار را خودش تعیین میکند، خودش ناظر و مجری قوانین من درآوردی از جنگل بدتر علیه کارگران است و بموقع خودش هر وقت احساس خطر کند، باز این خود همین عباسی مارمولک است که زیر همین قانون هم میزند. ببینید در اینجا ما کارگرانی داریم بطور متوسط با سوابق کاری از یک تا ده سال٬ اما نه کسی رسمی است و نه کسی قرار دادی دارد، همین طور فی سبیل اله کار میکنیم. هیچ تضمینی هم نیست. هر وقت دلشان بخواهد عذرمان را میخواهند. روز اول استخدام عوامل کارفرما لفظا به هر کارگری میگویند: دستمزد، ساعت کار و شرایط کار و... بر اساس قانون کار، بر اساس قانون کارى که ما که هنوز نفهمیدیم چی هست قرار دارد و شرایط معینی ابدا در کار نیست فقط ماهی 300 هزار تومان عین صدقه به هر کارگری میدهند. البته اگر آن را هم بموقع بپردازند. در ازای دریافت این 300 تومان سگی کارگر بنده و برده زر خریدی است که فقط باید بگوید چشم .
کامران پایدار: متو جه نشدم آخرش بین شما و عباسی چی هست که شرایط و توافق کاریتان را معین و روشن کند؟
کارگر مهیار سنگ شکن: بینید، بين ما کارگران و عباسی هیچی نیست، خدا هم که دروغه تا شاید این وسط بین ما شاهد و ناظر بر جنایت عباسی بر علیه ما و خانواده هایمان باشد، میدانید تازگیها نه در اینجا بلکه در بسیاری از کارخانه ها و مراکز صنعتی مد شده که قرارداد فرمایشی هم بین کارگر و کارفرما نباشه!؟ کدام قرارداد؟ حتى همین قرار دادهای ناعادلانه و تبعیض آمیز. آره، مسئله اینجاست تازگیها بسیاری از کارفرماها و سرمایه دارها فهمیده اند که اگر همینطور کارگر را در شرایط مبهم و مخدوشی استخدام کنند برایشان سود آورتر و بهتر است چون در این شرایط آب به اندازه کافی گل آلود شده. در این موقعیت کاری که همه چیز موقتی و پا در هوا و مبهم است و کارگر گرسنه و محرومی که برای نان شب و اجاره خانه اش درمانده شده و در کنجی در بن بست قرارش داده اند و راه پس و پیش نگذاشته اند٬ فقط باید به کارفرما و امثال این عباسی بگوید چشم! در یک کلام کارگر را در شرایطی مابین کار روز مزدی و قراردادی اسیر کرده اند. کارگر در این شرایط وحشیانه و غیر انسانی نه روزمزد است نه قرار دادی، نه در پایان روز میتواند دستمزدش را بخواهد و نه در پایان ماه کسی به او جوابگو میشود و حقش را میدهد، این سرمایه دارها و حکومت، این بیشرفها با زیرکی خاصی کارگر را در برزخی از ابهام و سرگردانی، ترس از بیکاری و فردا، ترس از گرسنگی و فقر بیشتر محاصره کردند. در این اوضاع فلاکتبار کارگر باید بگوید چشم، برایشان سودهای میلیاردی بیافریند و آنقدر کار کند تا در بیماری و فقر بمیرد .
کامران پایدار: از امکانات رفاهی و بهداشتی و شرایط ایمن کار چی، آیا خبری هست؟
کارگر مهیار سنگ شکن:عجب حرفهای قشنگی، آدم اولش فکر میکنه این حرفها رو از پشت ویترین مغازه های بالای شهر آوردن! رفاه، بهداشت، شرایط ایمن کار و... همه اینها فدای یک تار موی عباسی و عیاشی هایش. در اینجا آنقدر اوضاع بی ریخته که اگه کارفرما حتی شک کند که همچین افکارى در ذهن کارگر میچرخد فورا اخراجش میکنند، عذرش را میخواهد تا از شرش در امان باشند. در اینجا ساعت کار از 30/7 صبح شروع میشه تا 30/4 عصر و از 30/4 هم اضافه کار اجباری داوطلبانه!! شروع میشه تا 8 شب. بعبارتی ساعت کار از اول صبح تا شب ادامه دارد، از ناهار خبری نیست اگر غذای بنجل و بی کیفیتی هم که بسیار مواقع منجر به مسمومیت میشود به کارگر بدهند در پایان ماه چند برابرش را از دستمزدش کسر میکنند، امکانات و سرویس بهداشتی و سرویس ایاب و ذهاب همه در حد صفر. فقط باید چها نعل کار کنی و کار کنی. در اینجا 2 تا انبار داریم، و بخشهای دیگر عبارتند از کارگاه تراشکاری، جوشکاری و اتاقک رنگ. کارگران عین بردگان اردوگاههای کار اجباری در این قسمتها اجیر شده اند. هیچکس گذر زمان و آسمان را نمیبیند. برای در امان ماندن از نگاههای زهر آلود کارفرما و کنترولرها بايد با جدیت کار کنی و شش دانگ حواست به کارت باشد. اتلاف و اسراف وقت حتی برای رفع حاجت و دستشویی بر علیه کارگر بعنوان یک امتیاز و پوئن منفی محاسبه میشود. از اینجا بگیرید تا همه جا، کارگرانی که در هر بخش کار می کنند به بیماريهای و عوارض خاص آن کار مبتلا هستند. کارگران اتاقک رنگ به دلیل استنشاق بوی رنگ و انواع مواد شیمیایی مضر و خطرناک و غیر استاندارد عمدتا به انواع بیماریهای تنفسی از آسم و آلرژی گرفته تا برونشیت و تنگی نفس و... مبتلا هستند. کارگران جوشکار بدتر از این، حتی به دلیل نبود یک ماسک ابتدایی و مناسب بسیاری از این کارگران در تمام شبانه روز از چشم درد رنج میبرند و ساعات پایانی شب را هم باید با سیب زمینی رنده شده ای که روی چشمشان میگذارند به صبح برسانند. و بدتر از این، ببینید، در عمل جوشکاری هم بخشی از الکترود و هم بخشی از فلز قطعه کار ذوب میشوند. دودی که از جوشکاری متصاعد میشود انباشته از ذرات بسیار ریز و معلق فلز است. این دود و این ذرات معلق فلزی بسیار ریز به هنگام تنفس وارد دستگاه تنفسی کارگر شده که میگویند در دراز مدت سرطان زاست و در کوتاه مدت کارگر به انواع بیماریهای تنفسی و ریوی مبتلا میشود .
کامران پایدار: گفتید اضافه کار اجباری و داوطلبانه، این یعنی چه؟
کارگر مهیار سنگ شکن: اضافه کار همیشه اجباریست. ببینید آخر کدام دیوانه است که حاضر شود بعد ده دوازده ساعت کار سنگین و فرساینده که همه انرژیش را هم از دست داده باز هم دوباره در کارخانه بماند و کار کند؟ اجباریست چون کارفرما میخواد اینطوری سقف تولید بالا بره تا سود بیشتری ببره و کارگر علا قه و انگیزه ای نداره، حالا داوطلبانه یعنی چه، ببینید با این دستمزدهای 300 هزار تومانی و با این گرانی و تازه از همه بدتر با طرح جنایتکارانه حذف یارانه ها و سوبسیدها که حکومت اسلامی از این را ه میلیاردها میلیارد پول به جیب میزند٬ با این تورم و گرانی سر سام آور کارگر را در شرایطی گذاشته اند که بگوید اضافه کار میمانم. شاید کمی دستمزدم اضافه شود٬ شاید اینطوری زندگیم بهتر بچرخد .
کامران پایدار: آیا دستمزدهایتان را بموقع می پردازند؟
کارگر مهیار سنگ شکن: هم آره و هم نه، هر طور دلشان بخواهد با ما رفتار میکنند، تازه با ماهی 300 هزار تومان هم مگر میشه زندگی کرد؟ در همین قلعه حسن خان، در شهریار و شهرک اندیشه در فلاح و سه راه آذرى هم که جز حاشیه های جنوب شهر تهران بحساب میاید با این پول حتی یک سوئیت 30 متری بدون امکانات را هم اجاره نمیدهند. تا برای مابقی خرج و مخارج زندگی چه باید کرد معلوم نیست .
کامران پایدار: میگویند شهر قدس (قلعه حسن خان) یکی از مراکز صنعتی کارگری تهران است. قلعه حسن خان چگونه جایی است؟
کارگر مهیار سنگ شکن: بله، قلعه حسن خان در جنوب غربی تهران و در نزدیکای شهریار و کرج واقع است. در اینجا صدها کارخانه و کارگاه تولیدی کوچک و بزرگ توسط سرمایه داران نو کیسه و جویای سود و در بسیاری موارد توسط کاربدستان و سران آدمکش حکومت اسلامی عین قارچ در همه جا سبز شده اند. این کارخانه ها و مراکز تولیدی شاید دهها هزار کارگر را بطور شبانه روزی به کار گرفته اند. هر روز در گرگ و میش صبح، در تاریکای هوا دسته دسته از کارگران با عجله و اضطراب میکوشند تا برای چندر غاز دستمزدهای ناچیز و برای زنده ماندن خود را به کارخانه های بیرحم و دود آلود برسانند و باز هم در پایان روز و در تاریکای هوا دسته دسته کارگرانی را میبینی که بر اثر خستگی و فشار کار عین آدمها ی مست و بی اراده در حالیکه تعادل ایستادن و راه رفتن هم ندارند به خانه هایشان به کاشانه های فقر و بیماری باز میگردند. در اینجا هیچ قانون و حساب و کتابی در کار نیست. اینجا جهنم استثمار وحشیانه کارگران و بهشت سود آفرینی است برای سرمایه داران و عوامل حکومت اسلامی .
فر وردین 1390